انشا درباره حیاط مدرسه ، انشا با موضوع حیاط مدرسه

انشا درباره حیاط مدرسه ، انشا با موضوع حیاط مدرسه

مقدمه :

همه ی افریده های خداوند پرتویی از نور خداوندی هستند که با این که به چشم دیده نمی شوند ام در حقیقت می توان اثار وجودی او را در تمام افریده هایش دید.

بند اول :

حیاط مدرسه ی من بسیار بزرگ است من خیلی حییاط مدرسه ام را دوست دارم زیرا حیاط مدرسه ام سرشار از درخت های بزرگ و کوچک تا نهال های کوچکی که کاشته شده و گل هایی به رنگ بنفش وجود دارد. که روی بعضی از گل های زیبا تعدادی پروانه نشسته است

بند دوم :

آبخوری های مدرسه ام در مکان های مختلفی واقع شده اند یک جا در کنار بوفه و یک جای دیگر در کنار تور  والیبال است. در هر زمان که من اب میخورم یادیگران را میبینم که در حال اب خوردن هستند به یاد امام حسین فرزندانش و یاران ااو می افتم و همیشه هر کس را که میبینم که قصد اب خوردن را دارد ویا در حال آب خوردن است به او توصییه میکنم که این جمله را بگوید: سلام بر حسین شهید  و لعنت بر یزید کثیف در این حال او با خوردن این اب هم ثواب میکند و حس خستگی با ان اب از تنش بیرون می اید.

بند سوم :

بازی و سر گرمی دانش اموزان در زنگ تفریح وجود دارد دانش اموزان می توانند در هنگام زنگ تفریح در حیاط مدرسه بدون آن که به گل و درختان اسیبی برسانند بازی و سر گرمی داشته باشند.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.